فاطمه شعبانی : جمعیتشناسان هشدارمی دهند ایران از لحاظ ساختار سنی جمعیت، یک کشور جوان به شمار نمیرود و در حال پشتسر گذاشتن مرحله میانسالی است. هشدار کارشناسان موجب شده تا نمایندگان مجلس یازدهم از سال گذشته طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده را کلید بزنند. اما این طرح موادی دارد که واکنش مخالفان را به همراه داشته است. موضوع غربالگری جنین، موارد قانونی سقطجنین و همچنین تعیین ستادعالی جمعیت به عنوان تصمیمگیرنده نهایی مصوبات، از جمله مواد این طرح است که واکنشهای زیادی را برانگیخته است. معترضان به این طرح میگویند: با توجه به بالابودن درصد ازدواجهای فامیلی درایران نگرانی زیادی در خصوص فرزندان حاصل از ازدواجهای فامیلی وجود دارد و غربالگری جنین یکی از مهمترین راههای شناسایی جنینهای بیمار است. سوال اینجاست که آیا با حذف غربالگری زنان باردار، جمعیت کشور افزایش مییابد یا نه برتعداد جمعیت بیمار و معلول افزوده میشود؟
دیباچه با دکتر« افروز صفاری فرد» مدیرکل دفتر پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی کل کشور گفتگو کرده است :
چرا سازمان بهزیستی به مشاوره ژنتیک و غربالگری اهمیت میدهد؟
از آنجا که سازمان بهزیستی متولی معلولیت کشور است و با مشکلات معلولین چه مشکلات خانوادگی، چه اجتماعی و اقتصادی از نزدیک آشناست؛ برای ما خیلی اهمیت داشت که جامعه سالمی داشته باشیم. سازمان بهزیستی مشاوره ژنتیک را با هدف پیشگیری از معلولیتهای ناشی از اختلالات ژنتیکی ومادرزادی پیش گرفت تا به افزایش سطح سلامت جامعه کمک کند.
مشاوره ژنتیک از چه سالی شروع شده است ؟
درکشور ما مراکز مشاوره ژنتیک از سال 1376 راه اندازی و تاسیس شدهاند. مشاوره ژنتیک در 3 سطح قبل از ازدواج ، بعد از ازدواج و حین بارداری در حال انجام است. طبق حکم شرعی که از سال 1384 گرفته شد به دنبال غربالگری اگر اختلال جنین طوری باشد که برای مادر و بچه مشکل ایجاد شود میتوانند مجوز سقط را هم بگیرند. البته ما در کنار انجام غربالگریها برنامه های آگاه سازی هم داریم. این برنامه ها سطح آگاهی افراد جامعه بالا میبرد که انگیزه و تمایل بیشتری برای شرکت در غربالگریها داشته باشند.
آیا پیش از این غربالگری بارداری اجباری بوده است؟
خیر، غربالگریها در سازمان بهزیستی به هیچ عنوان اجباری نیست ما غربالگری اختلالات بینایی و شنوایی هم داریم و هیچ کدام اجباری نبوده و نیست. در کل غربالگریهای ما هیچکدام اجباری نبوده و نیست اما آگاه سازی زیادی در این زمینه انجام شده که خانوادهها خودشان تمایل به این موضوع داشته باشند.
تصویب کنندگان طرح جوانی جمعیت در مجلس میگویند ما غربالگری را حذف نکردیم بلکه اختیاری کردیم، فرق این اختیاری بودن ها در چیست ؟
راست میگویند غربالگری را حذف نکرده اند ولی فرایند آن را طولانی و پیچیده کرده اند به این صورت که خانواده تمایل کمتری برای این کار داشته باشد. سقط درمانی زمان مشخصی دارد و باید قبل از 4 ماهگی و دمیدن روح اتفاق بیفتد. این پروسه وقتی طولانی میشود زمان از دست میرود. مشاوره های حین بارداری خودش زمان میبرد که اگر اختلالی باشد جواب آزمایشها طولانی است؛ بعد از جواب آزمایش خانواده باید با خودش کنار بیاید که آیا سقط را انجام بدهد یا نه آن هم زمان میبرد.در پروسه هایی که در طرح جوانی جمعیت تعریف شده است باید یک شورا تشکیل شود که در آن نماینده قوه قضاییه و نمایندگان شرعی باشند و به این نتیجه برسند. این پروسه را طولانیتر میکند و زمان از دست میرود قطعا آمار سقط کمتر میشود. اما هرچه آمار سقطهای قانونی کمتر شود آمار سقطهای غیرقانونی افزایش پیدا میکند و این خودش سلامت مادر را به خطر میاندازد.
حذف یا اختیاری کردن غربالگری چقدر به افزایش جمعیت کمک میکند؟
چون دبیرخانه سالمندی کشور در سازمان بهزیستی است و سازمان بهزیستی به نوعی متولی سالمندان محسوب میشود؛ این سازمان بیشتر از سازمانهای دیگر به مشکلات سالمندی جمعیت واقف است. ما هم دوست داریم افزایش جمعیت داشته باشیم ولی جمعیت سالم وکارا و جمعیتی که موجب تحول مثبت در کشور شود. طبق آماری که سازمان بهزیستی دارد سالانه هزار تا هزار و چهارصد مورد سقط درمانی داریم. این بچه ها اگر به دنیا بیایند درست است که جمیعت کشور اضافه میشود اما بار اضافه بر دوش جامعه و خانواده میشوند نه جمعیت کارایی که بتواند باعث تحول در سطح کشور شود. فکر نمیکنم حذف کامل غربالگری در افزایش جمیعت کشور موثر باشد.
مخالفان غربالگری میگویند معلولانی که طبق نتیجه غربالگری سقط میشوند حق زندگی و حق حیات دارند نظر شما چیست؟
من از یک بُعد دیگر نگاه میکنم ما شاهد مواردی هستیم که انجام غربالگری به افزایش جمعیت کمک میکند. مثلا خانواده ای فرزند معلول دارد بار و فشاری که روی خانواده و والدین ایجاد میشود گاهی یکی از والدین زندگی را ترک میکند؛ روی فرد دیگری که پای این بچه مانده و زندگی خودش را برای یک بچه گذاشته، فشار مضاعف می آید و این باعث تزلزل در بنیان خانواده ایجاد میشود. دوم اینکه ما میبینیم سن ازدواج بالا رفته و بارداری مادر بعد از 35 سال ممکن است مشکلات ژنتیک را برای مادر ایجاد کند. با غربالگری این اطمینان را به مادر می دهیم که اگر فرزندت سالم بود ادامه بارداری بده اگر مشکل داشت سقط کن؛ این به فرزندآوری کمک میکند. یا خانوده هایی که یک فرزند معلول دارد از ترس اینکه مبادا دومی هم معلولیت داشته باشد بچه دار نمیشوند اما با غربالگری این اطمینان پیدا میکنند شاید معلولیت فرزند قبلی به دلیل ژنتیک نباشد واحتمال اینکه فرزند سالم داشته باشند وجود دارد. همه اینها به فرزند آوری بیشتر کمک میکند. از سوی دیگر یک فرد دارای معلولیت هزینه های زیادی برای خانواده هم از نظر معنونی هم مادی دارد. هزینه هایی هم برای سازمانهای مختلف خصوصا بهزیستی دارد و در نهایت یک باری برای اجتماع ایجاد میشود من فکر میکنم به وسیله غربالگری میتوانیم جامعهای با نشاطتر ، کاراتر و مفیدتر داشته باشیم.
سوال آخر: بعضی مواقع شاهدیم که فردی میگوید دکترها به من گفته بودند بچه ات را سقط کن اما من این بچه را نگه داشتم حالا که به دنیا آمده از بقیه بچه هایم باهوش تر است.... مخالفان غربالگری به این نمونه ها استناد میکنند؛ بفرمایید در غربالگری چند درصد احتمال خطا وجود دارد؟
آزمایشهای ژنتیک مثل همه آزمایشهای دیگر میتواند درصدی خطا داشته باشد ولی نظر مراکز ژنتیک ما هم براساس شرح حال و مشاوره ای است که روی خانواده انجام میدهد، هم آزمایشها و هم کمیته استانی که بررسی میکند و همه اینها باعث کم شدن خطا میشود. در مرحله آخر به پزشکی قانونی ارجاع و آنجا بررسی میشود تمام اینها برای این است که میزان خطا را کمتر کنند. فکر میکنم خطا به اندازهای کم است که نیازی به پرداختن به این موضوع نباشد.